نه ولی بدم نشد . حالا درسته که از همون لحظه به اینور همش انگار ته دلم خالی میشه و هی بگی نگی از خودم یه زره بدم میاد و هی می گم ای کاش نمی کردم و نمی شد و کاش لااقل یه ذره کمتر می رفتم ونمی رفتم و ... ولی کلن تقصیر منم نبود از اولش . درسته که ناخواسته انگار یه تیک هایی زدم که کاش نمی زدم ، ولی از کجا باید می دونستم طرف اینقد لشه ؟ هوم ؟ تازشم من که خیلییییییی تابلو پسش زدم و از اولشم فک نمی کردم اون فکری کنه ! و بعدشم که رفیقش اومد که فقط انزجار و فرار من بود که اتفاقا خیلی هم تابلو بود ! جوابشم که نمی دم . دیگه از اون بیشتر فرار که نمی تونستم بکنم که ! ولی کاش پا شده بودما .....eeeeeeee !!!!! پانشدم ? پا شدم ؟ اررررررررررره پا شدم . یادمه که پا شدم . دیگه چی کار باید می کردم ؟؟؟؟؟
اره بدم نشد . این جوری لااقلش خیالم راحت شد که نشدم یه چیزی تو مایه های کاروانسرا ! چند وقتی بود این کاروانسرا شدنه بدجوری رفته بود رو اعصابم . هی فکرای بد میومد تو سرم و مشکوک می شدم به خودم ...
ولی همش یه چیزی ته دلم هری میریزه .......................................................
اره بدم نشد . این جوری لااقلش خیالم راحت شد که نشدم یه چیزی تو مایه های کاروانسرا ! چند وقتی بود این کاروانسرا شدنه بدجوری رفته بود رو اعصابم . هی فکرای بد میومد تو سرم و مشکوک می شدم به خودم ...
ولی همش یه چیزی ته دلم هری میریزه .......................................................