سه‌شنبه، شهریور ۸

الهی به زیبایی سادگی!
به والایی اوج افتادگی!

رهایم مکن جز به بند غمت
اسیرم مکن جز به آزادگی!

قیصر امین پور

جمعه، مرداد ۲۸

father's day

پدروقتی که ..........ساله بودم!!

چهار ساله : بابا هر کاری می تونه انجام بده!
پنج ساله : بابام خیلی چیزا می دونه!
شش ساله : بابام از بابای تو با هوش تره!
هشت ساله : بابام هر چیزی رو دقیقا نمی دونه!
ده ساله : در گذشته زمانی که بابام بزرگ می شد،چیزها مطمئنا متفاوت بود!
دوازده ساله : خوب طبیعیه پدر در اون مورد چیزی نمی دونه اون برای به یاد آوردن کودکی ش خیلی پیره!
چهارده ساله : به پدر توجه نکن!اون خیلی قدیمی فکر می کنه!
بیست ساله : آه،خدای من!او از جریان روز خیلی پرت است!
بیست و پنج ساله : پدر کمی درباره آن اطلاع دارد.باید اینطور باشد چون او تجربه زیادی دارد!
سی ساله : شاید باید از پدر نظرش را بپرسیم.از اینها گذشته او تجارب زیادی دارد!
سی و پنج ساله : بدون مشورت با پدر کوچکترین کاری نمی کنم!
چهل ساله : متعجبم که پدر چگونه آن مطلب را حل کرد.او خیلی عاقل و دانا بود و دنیایی تجربه داشت!
پنجاه ساله : اگر پدر اینجا بود همه چیز را در اختیار او می گذاشتم و در این باره با او مشورت می کردم.حیف که نفهمیدم او چقدر فهمیده بود.می توانستم خیلی چیزها از او یاد بگیرم.افسوس که دیگر دیر است!!

آن لاندرز