جمعه، مهر ۱۳

ابله


 
نادانی به ابلهی خودت ! خنده و نگاه پیرمرد را فقط من می بینم !
*
امشب در یک میهمانی میان آن همه شلوغی یکباره روی مبل تک نفره همان طورکه نشسته بودم خم شدم ٬ سرم را روی لبه گذاشتم پاهایم را بغل کردم و چشم ها یم بسته شد .خواب رفتم !

پنجشنبه، مهر ۱۲



بد است که به آینه نگاه کنی و به جای صورتت پشت سرت را ببینی . به صورتت دست بکشی چشمهایت را باز و بسته کنی برای خودت زبان درازی کنی و هیچ کدام را در آینه نبینی!
بی رحمانه این روز ها به خودم پشت کرده ام...

پ.ن : برای من هنوز هم هیچ جا آینه نمی شود. بعد از ۶-۷ سال وبگردی هنوز هم احساسی که ۵ سال پیش در آینه ( با ان حال و هوای ان سال هایم ) داشتم را در هیچ سایت دیگری ندارم ... یادش بخیر !




چهارشنبه، مهر ۱۱



جویده ایم و تف کرده ایم همدیگر را . . .
ساسان قهرمان
.
.
.
پ.ن :اصولن من در تابستان هم اکثر اوقات سردم است چه برسد به حالا که هوا نم نمک دارد سرد می شود . ..  دلم لحاف می خواهد . . . .. . . 




سه‌شنبه، مهر ۱۰

دوشنبه، مهر ۹

عشق


 
با وجود نداشتن هیچ گونه تجربه ایی در عشق یا هر گونه هم آغوشی ٬
در خیالم عاشق مردی هستم بی اسم ٬ که صورت ندارد
و تمام وجودش بوی سیگار می دهد !