پنجشنبه، آبان ۱۹

حالا یه مدت با هم باشیم  ، بعد یه بهانه ایی جور میکنم بی خیال هم میشیم . تو فکرشو نکن ، خودم می دونم چی کار کنم ....
.
.
.
پ.ن : حالا اگه من شوهر می خواستم قحطی شوهر میومد  ،  هیش کی نگامم نمی کرد ! باید می شستم گوشه خونه از بی شوهری می مردم ولی  حالا که من مریضم ! و سادیسم دارم ، و خودمم نمی دونم چی می خوام و اصولا هیچی نمی خوام ، مردم ول  نمی کنن ! بساطیه هااااااااااااا ..........